بانوی مبدع حوزه علمیه زنان
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۷۱۳۷۲
ایسنا/اصفهان معلمی برای او با زیست روزمره گرهخورده بود و فقط یک شغل نبود، نهتنها معلم و مدیری برای تعلیم دیگران بود، بلکه امورات افراد را هم اصلاح میکرد و مشاوره میداد و بهغیرازاینکه مدیر و معلم اخلاق بود، با دیگر معلمان و شاگردان برخورد مادرانه داشت.
در سنت ایرانی اسلامی، معلمی شغل نیست، بلکه پیشهای است که با زندگی معلم درهمآمیخته است، به همین دلیل زنان و مردان معلم، مجالس درس را بعضاً در خانه خود برگزار میکردند و نهتنها مکان زندگی و محل درس و تحصیل را از یکدیگر جدا نمیدانستند، بلکه حتی خانه را به دانشگاه تبدیل میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بانو «زینتالسادات علویه همایونی» معروف به بانو همایونی، یکی از اولین زنانی بود که مجلس درس دینی را در خانه خود برگزار کرد و بعدها اولین حوزه علمیه زنان را مدیریت و تمشیت کرد. این بانوی فقیه و مجتهده از نزدیکترین شاگردان سیده نصرتبیگم امین معروف به بانو امین بوده است.
همپای تجربههای استاد
زینت سادات قلمکاریان، یکی از مدرسین مکتب فاطمه و از شاگردان بانو علویه همایونی است که به ایسنا میگوید: زینتالسادات علویه همایونی شاگرد حاجخانم نصرت امین بود. خانم همایونی میگفتند که از ابتدا به فراگیری علم علاقهمند بودند و خانواده ایشان نیز خانوادهای اهل علم و فرهنگی بود، اما به دلیل اینکه دختران در آن زمان به سهولت امکان تحصیل را نداشتند مادرشان ایشان را در سن ۱۶ سالگی برای تلمذ خدمت خانم امین بردند. علویه همایونی میگفت بااینکه دختر بهروزی بوده و زیاد اهل مسائل مذهبی و دینی نبوده است، اما در همان سن کم در اولین دیدار و همکلام شدن با خانم امین، تحت تأثیر قرارگرفته و از آن موقع تا زمانی که خانم امین زنده بودند در خدمت خانم امین کسب معرفت و شاگردی کرده و به این شاگردی هم افتخار میکردند.
او در مورد روند آشنایی بانو علویه همایونی با دروس حوزوی بیان میکند: خانم همایونی بهمرور به درسهای حوزوی علاقهمند شدند و به علت اینکه حوزههای علمیه خواهران وجود نداشت، خودشان در منزلشان اساتید آقا را دعوت میکردند و یا برای کسب علم به منزل اساتید حوزویِ آقا میرفتند. همسر ایشان که از بازاریان بودند و با آقایان علما و مدرسین ارتباط داشتند آنها را برای تدریس به خانم همایونی دعوت میکردند. در آن دوران هر خانمی میخواست درسهای حوزوی را فرابگیرد باید در محضر آقایان کسب علم میکرد. ما هم به همین منوال درس دین خواندیم و بعد در اولین حوزه علمیه خواهران که خانم همایونی مبدع و مدیر آن بودند شروع به تدریس کردیم. البته خانم همایونی علیرغم عمل به وظایفشان در خانه، به کسب علم نیز میپرداختند. ایشان روزهای متمادی و مرتب خدمت خانم امین میرسیدند و از محضر ایشان بهره میبردند و شاگرد خاص ایشان بودند و اهداف ایشان را پیاده میکردند. بعدازاینکه حضور در مدارس و دبیرستانها برای دختران محجبه و مذهبی مشکل شد، خانم علویه همایونی پیشنهاد تأسیس مکتب فاطمه را با حاجخانم امین مطرح کردند.
این مدرس علوم دینی با اشاره به مجلس درس خانگی زندهیاد زینتالسادات علویه همایونی، ادامه میدهد: ما مدرسان مکتب فاطمه نیز بخشی از تحصیلات خود را نزد خانم همایونی و در منزل ایشان گذراندیم. ایشان در منزل، منطق و حکمت تدریس میکردند. منزل شخصی ایشان، هم دانشگاه، هم مدرسه، هم مرکز مشاوره و هم مرکز حدیث بود. بهغیر از جلسات تفسیر و حدیث، اساتید دانشگاه را به خانه دعوت میکردند تا درسهایی از ادبیات فارسی را تدریس کنند. ما در این جلسات، سعدی خوانی و حافظ خوانی و کلیله و دمنه و منطقالطیر عطار را آموختیم. در منزل معمولی خودشان زمینه را فراهم میکردند که شاگردان انواع معارف را بیاموزند و بههیچوجه هزینهای برای این کار دریافت نمیکردند و حتی با هزینه شخصی از محصلان پذیرایی میکردند. در جلسات عمومی برای خانمها هم اجازه نمیدادند کسی بهاندازه یک جعبه گز یا شیرینی برای پذیرایی هزینه کند و بااینکه بضاعت فراوانی نداشتند و ثروتمند نبودند، اما دوست نداشتند کسی هزینه کند.
قلمکاریان در خصوص سوابق معلمی علویه همایونی بیان میکند: خانم همایونی پیش از تأسیس مکتب فاطمه در مدرسه جعفری که متعلق به آقای فیروزیان بود مدیریت و معاونت داشتند؛ البته کلاسهای اخلاقی نیز برگزار میکردند.
او روند تأسیس مکتب فاطمه، اولین حوزه علمیه خواهران را تشریح میکند و میافزاید: تأسیس مدارس مذهبی در آن دوران کار سادهای نبود، به همین دلیل خانم همایونی به استادشان خانم امین پیشنهاد کردند که برای تحصیل زنان متدین که از امکانات آموزشی در بستر آن زمان محروم بودند مدرسه علمیه تأسیس کنند و زنان مذهبی را به کسب علم تشویق کنند. خانم امین با حکم اجتهادی که داشتند توانستند از اداره فرهنگ آن زمان مجوز تأسیس مکتب فاطمه را دریافت کنند. علویه همایونی ۳۰ سال مدیریت مکتب فاطمه را به عهده داشتند و زمینه کار و تحصیل طلاب را نیز فراهم کرده و خیلی خالص و مخلص و مادرانه و بدون دریافت کوچکترین وجهی مدیریت میکردند. بعد از ۳۰ سال نیز و با وجوداینکه مدیریت مکتب را واگذار کردند باز به فعالیت در منزل ادامه دادند. جلساتی تدریس تفسیر و حدیث را در منزل خود دایر میکردند و به مطالعه و پژوهش میپرداختند که درنتیجه آن کتاب «زن محضر خلاقیت الله» را تدوین کردند و چندین اثر دیگر ازجمله ترجمه کتاب ملاصدرا و کتابی در باب ولایت را از خود بهجا گذاشتند.
این مدرس حوزوی در خصوص اخلاق معلمی زندهیاد علویه همایونی میگوید: ایشان غیرازاینکه مدیر و معلم اخلاق بودند، با دیگر معلمان و شاگردان برخورد مادرانه داشتند، بهطوریکه هیچکس فکر نمیکرد که با یک مدیر مواجه است. برای حلوفصل مشکلات شخصیِ همه تلاش میکردند و حتی شاگردان و دانشجویان را به خانه خود یا مکتب دعوت میکردند و سفره میانداختند و پذیرایی میکردند. ایشان فقط معلم و مدیری برای تعلیم دیگران نبودند، بلکه امورات افراد را هم اصلاح میکردند و مشاوره میدادند. مرتب تا اواخر زندگی خود به مشاوره دادن و ارتباط با عموم مردم مشغول بودند. به مردم و مراجعان در خصوص شخصیترین مسائلشان مشورت میدادند و کسی که از خانم همایونی مشورت میگرفت واقعاً احساس سبکی میکرد و خوشحال از نزد ایشان برمیگشت. معلمی برای ایشان با زیست روزمرهشان گرهخورده بود و فقط یک شغل نبود؛ البته قاطعیت خاصی هم داشتند.
قلمکاریان در ادامه خاطرنشان میکند: مکتب فاطمه اولین مکتب مادر و خیلی عمیق و علمی بود، بعدها مکاتب دیگری با الگوگیری از این مکتب تأسیس شدند اما به تعمق مکتب فاطمه نبودند. خروجیها و فارغالتحصیلان این مکتب، شخصیتهای علمی و تأثیرگذاری شدهاند. خانم همایونی درعینحال که بر مسائل درسی خیلی سختگیر بودند، تأکید میکردند که نباید درس مانع ازدواج و تشکیل خانواده دختران شود و خواهران را به ازدواج و فرزندآوری و تحصیل تشویق میکردند.
او مکتب فاطمه را برترین حوزه علمیه خواهران تا سالها پس از تأسیس آن دانسته و اضافه میکند: حوزهها در آن دوران مستقل بودند و مکتب فاطمه نیز یک حوزه مادر بود. مؤسس آن اولین بانوی مجتهده، خانم امین و مدیرش علویه همایونی بودند. این حوزه بر دیگر حوزههای خواهران برتری داشت، حتی حوزههای علمیه قم از این حوزه الهام گرفتند. بعد از واگذاری مدیریت مدرسه به آقایان وجه ابداعی و عرفانی خود را از دست داد. خانم همایونی سعی میکردند از بهترین معلمان برای تدریس دعوت کنند. در برنامه درسی مکتب فاطمه ادبیات فارسی و سعدیخوانی و کتب اخلاقی غیره همچنان لحاظ شده بود. از آغاز سه زبان انگلیسی، عربی و فارسی از درسهایی بود که در مکتب تدریس میشد.
همایونی در نگاه دانشآموختگان
مرضیه شکوهنده نیز یکی از دانشآموختگان مکتب فاطمه است که در گفتوگو با ایسنا بیان میکند: خانم همایونی شخصیت قاطعی داشتند و روی درسخواندن شاگردان بهشدت حساسیت داشتند، مدیر سختگیری بودند و روی موارد انضباطی تأکید داشتند؛ به همین دلیل من در دوران تحصیل رابطه مستقیمی با ایشان برقرار نکرده بودم. حتی یکبار به دلیلی که در خاطرم نمانده با من دعوا کردند. من سالهای طولانی بعدازاینکه از مکتب فاطمه رفتم و جنگ تمامشده بود حدود سالهای ۱۳۸۰ در کتابخانه امیرالمؤمنین، مجدداً خانم همایونی را ملاقات کردم و ایشان من را شناختند و گفتند که خیلی دنبال من گشتند و کنجکاو بودند بفهمند که سرنوشت من چه شده و الآن کجا هستم. وقتی این مطلب را از ایشان شنیدم درحالیکه حتی توقع نداشتم من را به خاطر بیاورند، متوجه شدم که واقعاً حواسشان به همه شاگردان مکتب بوده است.
او ادامه میدهد: وقتی در شرایط اوج اختناق سیاسی، حزب رستاخیز تشکیل شد و اعلام کردند که همه باید در این حزب ثبتنام کنند، من اعلامیهای را در این خصوص رونویسی کردم و صبح زود پیش از اینکه کسی به مکتب بیاید آن را بر روی دیوار مکتب نصب کردم. وقتی حاجخانم اعلامیه را دیده بودند کل بچهها را بهصف کردند و گفتند کسی نباید اینجا فعالیت سیاسی داشته باشد. ما اینجا میخواهیم در یک فضای امن درس بخوانیم و هرکس این اعلامیه را تدارک دیده خودش را معرفی کند. ایشان همانجا همه را از فعالیت سیاسی در مکتب منع کردند.
به گزارش ایسنا، مکتب فاطمه(س) زمینهساز فعالیت اجتماعی و سیاسی زنان مذهبی شده است و برخی از اساتید و دانشآموختگان آن در مبارزات سیاسی پیش و پس از انقلاب شرکت داشتهاند، ازجمله شهیده بتول عسگری را میتوان نام برد که از پایهگذاران اولین واحد خواهران سپاه پاسداران بود، همچنین مهرشاد شبابی، محصل مکتب فاطمه(س) نمونهای دیگر از زنانی است که در جریان انقلاب و بعدازآن فعالیت سیاسی داشت و حتی در کردستان و کرمان در بحبوحه فعالیت گروههای تجزیهطلب به مبارزه علیه آنان پرداخت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری مکتب فاطمی حوزه علميه حضرت فاطمه س بانو مجتهده امین حوزه علمیه خواهران استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری استانی علمی و آموزشی استانی سیاسی استانی ورزشی كهگيلويه و بويراحمد استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری علمیه خواهران علویه همایونی دعوت می کردند مکتب فاطمه خانم همایونی حوزه علمیه خانم امین حوزه ها کسب علم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۷۱۳۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بیحجاب، مزاحم ماست، نباید تحمل شود»- طراح لایحۀ حجاب و عفاف/ ابوالفضل اقبالی کیست؟
عصر ایران؛ سروش بامداد- خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - 2 نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب »عفت اسلامی«سخن گفته و دیگر کمتر صحبت از اجرای آن قانون است.
اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال 88 و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و 8 سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
او وقت و همت خود را صرف مطالعات زنان کرده و حاصل آن چند مقاله و کتاب است که در نگاه اول این تصور را ایجاد می کند که نوشتۀ یک خانم باشد اما به قلم اوست که امسال 40 ساله شد:
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...
نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاه های اجرایی دولتی ( دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است:معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانه ای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتوگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند ( هر چند آقای علمالهدای مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتی ها جریمه های بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتار ها به مهاجرت بینجامد؟" او پاسخ داد: جریمه های آنان را بیشتر تعیین کردیم چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
بلافاصله البته توضیح داد البته قدم هنرمندان روی چشم ما! در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدم تان روی چشم برای فردی بیرونی به کار می رود. یک ایرانی متولد 1362 که نمی تواند به ایرانیان دیگر بگوید قدم تان روی چشم! این خاک که متعلق به شمای تنها نیست!
بحث انگیزترین سخن او اما باز در همان مناظره با احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بی حجابی جلوی حرص و ولع را می گیرد در حالی که هر چه افراد حریص تر و گرم تر و پرقدرت تر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصمم تر می شوند و اگر در غرب خانواده ها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
ه نگامی که مجری گفت چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر می کنند برخی در آنها تشکیک می کنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمی گیرند.
این که یک آقا و نه خانم ها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد در زمینه علوم اجتماعی است و ادبیاتی که به کار می گیرد شبیه فقیهان و حقوق دانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد می شود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بی حجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین می برد و دوم این که «مزاحم ما هستند».
با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانم ها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم می شود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و 16 سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره 21 مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسن خطیبی در جمعیت شیرو خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.